نوع مقاله : مقاله تخصصی
نویسندگان
1 عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا (سلام الله علیها)
2 دانشجوی دکتری حقوق خصوصی دانشگاه آزاد تهران شمال
چکیده
ماده 954 قانون مدنی در مقام بیان برخی از علل انفساخ عقود جایز یعنی موت یا عروض جنون یا زوال رشد یکی از متعاملین است، اما به نظر میرسد عقود جایز از این حیث دارای خصوصیت نباشند؛ چه، برخی از این عقود مشمول ماده نمیشوند و برخی دیگر اصولاً برخلاف جهت این ماده حرکت میکنند و با فوت یکی از طرفین، تبدیل به عقدی غیر قابل رجوع و لازم میشوند مانند عقد هبه؛ فلذا باید علت را در امر دیگری جستجو نمود. ما در این نوشتار به این نتیجه رسیدهایم که منظور ماده 954 که برگرفته از قاعدهای فقهی به نام «قاعده انفساخ» است، منفسخ شدن عقود جایزی است که در آنها اذن و اعطای نیابت وجود دارد نه کلیه عقود جایز. راهنمای ما برای رسیدن به این نتیجه آن بود که تمامی مصادیق صحیح ماده مذکور در این دسته از عقود جایز که اصطلاحاً به آنان «عقود جایز اذنی» گفته میشود، قرار دارند. بهنظر میرسد باید علت انفساخ عقود اذنی جایز با موت یا عروض جنون یا رشد یکی از متعاملین را در استمراری بودن اذن جستجو کرد؛ این باعث میشود که علاوه بر لحظه انعقاد که حدوث اذن و اهلیت صدور آن لازم است، در طول جریان اجرای عقد هم، برقراری آن لازم باشد و انقطاع آن در هر لحظه، عقد را برهم زند. برای اثبات این مدعا، از کلام فحول فقها و اعاظم دانشمندان حقوق بهره بردهایم و سعی کردیم نظرات مختلف و ادعاهای متفاوت را از فقه امامیه و حقوق ایران، در کنار هم جمع نموده وبه بررسی و تحلیل آنها بپردازیم.
کلیدواژهها